چندی پیش دختر 24 سالهیی به شعبه دوم دادسرای ناحیه 31 مراجعه کرد و به طرح شکایت پرداخت. این دختر وقتی در برابر بازپرس پرونده قرار گرفت، گفت: در یک شرکت ساختمانی کار میکنم و بخاطر موقعیت شغلیام مجبور بودم همیشه ایمیلهایم را چک کنم. کاربری براحتی وارد سایت خصوصیام شده و توانسته بود بر عکسها و فیلمهای خانوادگیام دست پیدا کند.
نمیدانستم چه کسی دست به چنین عملی زده. تصور میکردم شاید اتفاقی باشد تا اینکه پس از مدتی عکسهای خصوصیام را در یک سایت مدل دیدم؛ خیلی وحشتناک بود. با ادعاهای این دختر، بازپرس پرونده دستور رسیدگی به پرونده را داد و گشتهای اینترنتی پلیس در 2 شاخه مخابراتی و فضای مجازی به ردیابیهای تخصصی دست زدند و توانستند سرنخی از دختر جوانی به دست آورند که در پشت این نقشههای شوم قرار داشت.
تیمهای اطلاعاتی با دستور بازپرس خروجیهای رایانهیی را تحت نظر قرار دادند و توانستند محل دقیق این دزد رایانه را ردیابی کنند. وقتی پاتوق اینترنتی دزد فضای مجازی در تیررس پلیس دنیای رایانهیی قرار گرفت مشخص شد این دختر جوان از کافینتی در شرق تهران نقشه شوم خود را به مرحله اجرا گذاشته است.
همزمان با ترسیم چهره فرضی متهم مشخص شد این هکر مدتی پیش با زن جوان همکار بوده است. با این سرنخ، دختر جوان به دادسرای جرایم رایانهیی فراخوانده شد و در برابر بازپرس پرونده لب به اعتراف باز کرد.
دختر 22 ساله که هنوز باور ندارد در دام پلیس گرفتار شده گفت: مدتی بود در یک شرکت ساختمانی استخدام شده بودم. هیچکس در آنجا کار نمیکرد و تنها نیرویی که باید همه دستورات کارفرما را اجرا میکرد من بودم. هرگاه وارد شرکت میشدم سمیه پای میز کامپیوتر بود و با اینترنت کار میکرد. همیشه مدیرعامل، کارها را به دوش من میانداخت و سمیه در شرکت هیچکاری نمیکرد ولی با این وجود همیشه حقوق و مزایایش نسبت به من بیشتر بود. سمیه زودتر از من استخدام شده بود و کارمندان شرکت احترام خاصی نسبت به وی داشتند. حسودیم میشد زودتر از همه به خانه میرفت و دیرتر از دیگر کارمندان سر کار حاضر میشد.
وقتی یکبار متوجه شدم عکسهای خانوادگیاش را وارد فضای مجازی اینترنت کرده تا به دوستان و همکارانش نشان دهد نقشه شومی طراحی کردم. یک روز که سمیه در دفتر حضور نداشت براحتی به رمز عبورش دسترسی پیدا کردم و عکسهای خصوصیاش را برداشتم. با وجودی که مدتی بود آن عکسها را در اختیار داشتم ولی سعی کردم آنها را منتشر نکنم تا اینکه از شرکت اخراج شدم.
عصبانی بودم با این همه کاری که برای آن شرکت ساختمانی انجام داده بودم نباید با من چنین رفتاری میکردند. میخواستم انتقامم را بگیرم به همین خاطر عکسهای خصوصی سمیه را در سایت مدل منتشر کردم. تصور میکردم این سرقت، اینترنتی است و در دنیای مجازی، ماموران نمیتوانند هکرها را به دام بیندازند. با ادعاهای این دختر انتقامجو تحقیقات از سوی بازپرس پرونده ادامه دارد.
قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |